معنی فارسی bacalao

B1

ماهی نمک‌زده و خشکی که معمولاً از ماهی کاد تهیه می‌شود و در بسیاری از فرهنگ‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Salted and dried fish, especially cod, often used in various culinary traditions.

noun
معنی(noun):

Alternative spelling of bacalhau

example
معنی(example):

بکالو نوعی ماهی خشک است که در آشپزی به‌طور معمول استفاده می‌شود.

مثال:

Bacalao is a type of dried fish commonly used in cooking.

معنی(example):

بسیاری از دستورهای غذایی سنتی بکالو را به‌عنوان یک ماده اولیه شامل می‌شوند.

مثال:

Many traditional recipes include bacalao as an ingredient.

معنی فارسی کلمه bacalao

: معنی bacalao به فارسی

ماهی نمک‌زده و خشکی که معمولاً از ماهی کاد تهیه می‌شود و در بسیاری از فرهنگ‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.