معنی فارسی bacchical
B2باخیکی، مربوط به باخوس و رسم شادی و جشن، به ویژه در ادبیات.
Pertaining to Bacchus or Bacchanalia; characterized by revelry and celebration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبع باخیک او معمولاً منجر به گردهماییهای پرجنب و جوش میشد.
مثال:
Her bacchical nature often led to lively gatherings.
معنی(example):
او اشعار باخیکی نوشت که الهامگرفته از شراب و جشن بود.
مثال:
He composed bacchical poems inspired by wine and celebration.
معنی فارسی کلمه bacchical
:
باخیکی، مربوط به باخوس و رسم شادی و جشن، به ویژه در ادبیات.