معنی فارسی bachelorly
B1بچلرلی به سبک و روش زندگی مردان مجرد اشاره دارد.
Of or pertaining to a bachelor; characteristic of a bachelor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عادتهای بچلرلی او شامل پختن برای یک نفر است.
مثال:
His bachelorly habits include cooking for one.
معنی(example):
او سبک زندگی بچلرلی او را سرگرمکننده یافت.
مثال:
She found his bachelorly lifestyle amusing.
معنی فارسی کلمه bachelorly
:
بچلرلی به سبک و روش زندگی مردان مجرد اشاره دارد.