معنی فارسی bachelorwise
B1به شیوهای که مختص افراد مجرد باشد، در تصمیمگیریها و برنامهریزیها.
In a manner typical of or appropriate for a single or unmarried person.
- ADVERB
example
معنی(example):
او تمام تصمیمات را به صورت مجردی گرفت و خانواده را در نظر نگرفت.
مثال:
He made all decisions bachelorwise, not factoring in family.
معنی(example):
در برنامهریزی سفر برای مسافران مجرد، به صورت مجردی فکر کنید.
مثال:
Think bachelorwise when planning your trip for single travelers.
معنی فارسی کلمه bachelorwise
:
به شیوهای که مختص افراد مجرد باشد، در تصمیمگیریها و برنامهریزیها.