معنی فارسی bacillary
B2باکتریایی به مواردی اطلاق میشود که به باکتریها مرتبط باشند، به ویژه در زمینه بیماریها.
Relating to or caused by bacteria, often referring to infections.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a bacillus
مثال:
An example of bacillary infection is anthrax.
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که عفونتهای باکتریایی میتوانند بسیار جدی باشند.
مثال:
The doctor explained that bacillary infections can be very serious.
معنی(example):
دیزنتری باکتریایی به دلیل وجود باکتریها در آب آلوده ایجاد میشود.
مثال:
Bacillary dysentery is caused by bacteria in contaminated water.
معنی فارسی کلمه bacillary
:
باکتریایی به مواردی اطلاق میشود که به باکتریها مرتبط باشند، به ویژه در زمینه بیماریها.