معنی فارسی back paddock
B1مرتع پشتی، زمین زراعی یا مرتع که در پشت یک ملک یا ساختمان قرار دارد، غالباً برای چرا یا کشت استفاده میشود.
An area of land used for grazing animals, typically located at the back of a property.
- NOUN
example
معنی(example):
گاوها در مرتع پشتی چرا کردند.
مثال:
The cows grazed in the back paddock.
معنی(example):
ما یک مکان خوب برای پیک نیک در مرتع پشتی پیدا کردیم.
مثال:
We found a nice spot for a picnic in the back paddock.
معنی فارسی کلمه back paddock
:
مرتع پشتی، زمین زراعی یا مرتع که در پشت یک ملک یا ساختمان قرار دارد، غالباً برای چرا یا کشت استفاده میشود.