معنی فارسی back someone into a corner
B1وارد موقعیتی کردن که کسی گزینههای کمی برای پاسخ دادن داشته باشد.
To force someone into a situation where they have limited choices or options.
- IDIOM
example
معنی(example):
سوالات سخت او را در مصاحبه به گوشهای راند.
مثال:
The tough questions backed him into a corner during the interview.
معنی(example):
زمانی که کسی را به گوشهای میرانید، او احساس فشار میکند.
مثال:
When you back someone into a corner, they feel pressured.
معنی فارسی کلمه back someone into a corner
:
وارد موقعیتی کردن که کسی گزینههای کمی برای پاسخ دادن داشته باشد.