معنی فارسی back-winds
B1بادی که از سمت پشت میوزد و بر فعالیتهای مختلف تأثیر میگذارد.
Multiple occurrences of wind blowing from behind, affecting various activities.
- NOUN
example
معنی(example):
بادهای پشتی در حین پیادهروی ما قوی بودند.
مثال:
The back-winds were strong during our hike.
معنی(example):
بادهای پشتی ممکن است ناگهان جهت خود را تغییر دهند.
مثال:
Back-winds can change direction unexpectedly.
معنی فارسی کلمه back-winds
:
بادی که از سمت پشت میوزد و بر فعالیتهای مختلف تأثیر میگذارد.