معنی فارسی backbeat
B1ضربهای در موسیقی که معمولاً در قسمتهای ۲ و ۴ از یک بار ضربی شنیده میشود و باعث ایجاد ریتم قوی میشود.
The accentuation of the second and fourth beats in common time to create a strong rhythmic pulse.
- noun
noun
معنی(noun):
The sharp accent on the second and fourth beats of rock music in 4/4 time.
example
معنی(example):
درامر برای این آهنگ یک ضربه پشتی قوی فراهم کرد.
مثال:
The drummer provided a strong backbeat for the song.
معنی(example):
بسیاری از گروههای راک به ضربه پشتی در موسیقی خود اهمیت میدهند.
مثال:
Many rock bands emphasize the backbeat in their music.
معنی فارسی کلمه backbeat
:
ضربهای در موسیقی که معمولاً در قسمتهای ۲ و ۴ از یک بار ضربی شنیده میشود و باعث ایجاد ریتم قوی میشود.