معنی فارسی backberand
B1بند پشتی، نوار یا بخش قابل تنظیم در کولهپشتیها برای ایجاد تناسب.
A strap or section of a backpack that can be adjusted to enhance fit and comfort.
- NOUN
example
معنی(example):
بند پشتی باید برای تناسب بهتر محکمتر شود.
مثال:
The backberand needs to be tightened for better fit.
معنی(example):
او قبل از پیادهروی بند پشتی را تنظیم کرد.
مثال:
She adjusted the backberand before the hike.
معنی فارسی کلمه backberand
:
بند پشتی، نوار یا بخش قابل تنظیم در کولهپشتیها برای ایجاد تناسب.