معنی فارسی background noise
B1صدای مزاحمی که در پسزمینه و معمولاً غیر قابل تشخیص است و نمیتوان بر آن تمرکز کرد.
Sounds that are not the main focus of attention and often create a distracting ambiance.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای پسزمینه در کافه باعث شد سخت بشنوم.
مثال:
The background noise in the café made it hard to hear.
معنی(example):
او سعی کرد بر روی کارش تمرکز کند با وجود صدای پسزمینه از خیابان.
مثال:
She tried to focus on her work despite the background noise from the street.
معنی فارسی کلمه background noise
:
صدای مزاحمی که در پسزمینه و معمولاً غیر قابل تشخیص است و نمیتوان بر آن تمرکز کرد.