معنی فارسی backhauled

B1

عمل انتقال داده‌ها یا کالاها به سمت عقب، به نقطه‌ای مرکزی یا اصلی.

The act of moving data or goods back to a central point from a remote location.

example
معنی(example):

ارائه‌دهنده خدمات ترافیک را برای بهینه‌سازی اتصال به عقب منتقل کرد.

مثال:

The service provider backhauled the traffic to optimize the connection.

معنی(example):

داده‌ها به سرور مرکزی منتقل شدند تا تجزیه و تحلیل شوند.

مثال:

Data was backhauled into the central server for analysis.

معنی فارسی کلمه backhauled

: معنی backhauled به فارسی

عمل انتقال داده‌ها یا کالاها به سمت عقب، به نقطه‌ای مرکزی یا اصلی.