معنی فارسی backlogged
B2وضعیتی که در آن کار یا درخواستها به دلیل کمبود منابع یا زمان انجام نشده باقی میمانند.
A situation where work or requests remain pending due to a lack of resources or time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پروژه به دلیل کمبود منابع در لیست انتظار قرار دارد.
مثال:
The project is backlogged due to a lack of resources.
معنی(example):
آنها با یک صف درخواستهای انباشته شده سر و کار دارند.
مثال:
They are dealing with a backlogged queue of requests.
معنی فارسی کلمه backlogged
:
وضعیتی که در آن کار یا درخواستها به دلیل کمبود منابع یا زمان انجام نشده باقی میمانند.