معنی فارسی backmarker
B1ورزشکاری که در مسابقه در انتهای گروه قرار دارد.
A competitor who is at the rear, typically in a race.
- noun
noun
معنی(noun):
A racer who holds a poor rank or is lapped in a race.
example
معنی(example):
پشتخطی در مسابقه تلاش کرد تا به پیشتازان برسد.
مثال:
The backmarker in the race struggled to keep up with the leaders.
معنی(example):
او در مسابقه دوچرخهسواری پشتخطی بود.
مثال:
She was the backmarker in the cycling competition.
معنی فارسی کلمه backmarker
:
ورزشکاری که در مسابقه در انتهای گروه قرار دارد.
