معنی فارسی backsplice
B1متصل کردن دو قسمت سیم به یکدیگر به صورت معکوس برای افزایش طول یا جا به جایی.
To join the ends of two wires or cables in a reversed manner to extend length.
- VERB
example
معنی(example):
برای افزودن به طول سیم، او تصمیم به باکسپلش کرد.
مثال:
To add length to the wire, he decided to backsplice it.
معنی(example):
یک باکسپلش مناسب، تداوم را در مدار الکتریکی تضمین میکند.
مثال:
A proper backsplice ensures continuity in the electrical circuit.
معنی فارسی کلمه backsplice
:
متصل کردن دو قسمت سیم به یکدیگر به صورت معکوس برای افزایش طول یا جا به جایی.