معنی فارسی backstaff
ابزاری قدیمی برای تعیین موقعیت خورشید و ناوبری.
An early instrument used for navigation to measure the angle of the sun.
- NOUN
example
معنی(example):
ناوبر از بکاستاف برای تعیین زاویه خورشید استفاده کرد.
مثال:
The navigator used a backstaff to determine the sun's angle.
معنی(example):
استفاده از بکاستاف برای ناوبری در گذشته ضروری بود.
مثال:
Using a backstaff was essential for navigation in the past.
معنی فارسی کلمه backstaff
:
ابزاری قدیمی برای تعیین موقعیت خورشید و ناوبری.