معنی فارسی backtracker

B1

شخصی که به بازگشت از یک مسیر یا نقشه کمک می‌کند.

A person or tool that assists in retracing a path or route taken.

example
معنی(example):

نظارت‌کننده به ما کمک کرد تا مسیر خود را به نقطه شروع برگردیم.

مثال:

The backtracker helped us follow our route back to the starting point.

معنی(example):

با استفاده از یک نظارت‌کننده، ما از گم شدن در جنگل جلوگیری کردیم.

مثال:

Using a backtracker, we avoided getting lost in the woods.

معنی فارسی کلمه backtracker

: معنی backtracker به فارسی

شخصی که به بازگشت از یک مسیر یا نقشه کمک می‌کند.