معنی فارسی backwinded

B1

حالت یا ویژگی تجربه کردن باد از پشت در حین حرکت.

The condition of experiencing wind from behind while moving.

verb
معنی(verb):

To deflect air into the back of a sail or of a vessel

مثال:

If a sailing boat's bow is pointing too high into the wind the sails backwind.

example
معنی(example):

او در حالی که دوچرخه‌اش را به سمت پایین می‌رانید، احساس باد پشتی کرد.

مثال:

She felt backwinded as she pedaled her bike downhill.

معنی(example):

ماشین در حالی که با سرعت در بزرگراه می‌رفت، به نظر می‌رسید باد پشتی دارد.

مثال:

The car seemed backwinded as it sped down the highway.

معنی فارسی کلمه backwinded

: معنی backwinded به فارسی

حالت یا ویژگی تجربه کردن باد از پشت در حین حرکت.