معنی فارسی bacterize

B1

باکتری‌سازی به عمل تشخیص و استفاده از باکتری‌ها در آزمایش‌ها اشاره دارد.

To introduce bacteria into something.

example
معنی(example):

دانشمندان هدفشان باکتری‌سازی نمونه‌ها برای تحلیل بیشتر است.

مثال:

Scientists aim to bacterize the samples for further analysis.

معنی(example):

ما باید محیط کشت را به درستی باکتری‌سازی کنیم.

مثال:

We need to bacterize the culture media properly.

معنی فارسی کلمه bacterize

: معنی bacterize به فارسی

باکتری‌سازی به عمل تشخیص و استفاده از باکتری‌ها در آزمایش‌ها اشاره دارد.