معنی فارسی baculite

B1

باکولیت، به نوعی از فسیل‌های حلزون‌دار اشاره دارد.

A type of fossilized cephalopod, characterized by its elongated, curved form.

example
معنی(example):

باکولیت نوعی از حلزون‌های فسیلی است.

مثال:

The baculite is a type of fossilized mollusk.

معنی(example):

بسیاری از مجموعه‌داران به دنبال باکولیت‌ها به خاطر اشکال منحصر به فردشان هستند.

مثال:

Many collectors seek out baculites for their unique shapes.

معنی فارسی کلمه baculite

: معنی baculite به فارسی

باکولیت، به نوعی از فسیل‌های حلزون‌دار اشاره دارد.