معنی فارسی bad luck

A2

بدشانسی، وقوع حوادث منفی یا نامطلوب به طور تصادفی.

Unfortunate circumstances that happen without intention.

noun
معنی(noun):

An undesirable turn of events such as an accident; misfortune

example
معنی(example):

من اتوبوس را از دست دادم و دوستم به آن بدشانسی گفت.

مثال:

I missed the bus and my friend called it bad luck.

معنی(example):

بد شانسی به نظر می‌رسد هر جا که برود همراه اوست.

مثال:

Bad luck seems to follow him everywhere.

معنی فارسی کلمه bad luck

: معنی bad luck به فارسی

بدشانسی، وقوع حوادث منفی یا نامطلوب به طور تصادفی.