معنی فارسی bad seed
B2شخصی که به خاطر ویژگیهای بد یا منفیاش به شهرت بدی دست پیدا کرده است.
A person who is considered to have bad qualities, likely to cause trouble.
- noun
noun
معنی(noun):
A genetic source of bad behavior or other negative results.
example
معنی(example):
او به عنوان یک بذر بد در جامعه شناخته میشود.
مثال:
He is known as a bad seed in the community.
معنی(example):
با او معاشرت نکن؛ او بذر بدی است.
مثال:
Don't hang out with him; he's a bad seed.
معنی فارسی کلمه bad seed
:
شخصی که به خاطر ویژگیهای بد یا منفیاش به شهرت بدی دست پیدا کرده است.