معنی فارسی badaud

B1

بدعید به شخصی اطلاق می‌شود که به طرز بی‌فکری یا کنجکاوی به مسائل یا اشیاء نگاه می‌کند.

Refers to a person who observes or notices things mindlessly or with curiosity.

example
معنی(example):

بدعید به منظره با علاقه نگاه می‌کرد.

مثال:

The badaud observed the scenery with interest.

معنی(example):

او در خیابان‌های شلوغ مانند بدعید احساس می‌کرد.

مثال:

He felt like a badaud in the busy streets.

معنی فارسی کلمه badaud

: معنی badaud به فارسی

بدعید به شخصی اطلاق می‌شود که به طرز بی‌فکری یا کنجکاوی به مسائل یا اشیاء نگاه می‌کند.