معنی فارسی baddest

B1

بدترین، از شکل مقایسه‌ای 'بد' استفاده می‌شود و برای توصیف بدترین وضعیت یا ویژگی به کار می‌رود.

Superlative form of 'bad', used to describe the worst in a specific group.

adjective
معنی(adjective):

Fantastic.

example
معنی(example):

او به عنوان بدترین بازیکن در لیگ شناخته می‌شود.

مثال:

He is considered the baddest player in the league.

معنی(example):

آنها فکر می‌کنند که بدترین شرور در فیلم جدید است.

مثال:

They think the baddest villain is in the new movie.

معنی فارسی کلمه baddest

: معنی baddest به فارسی

بدترین، از شکل مقایسه‌ای 'بد' استفاده می‌شود و برای توصیف بدترین وضعیت یا ویژگی به کار می‌رود.