معنی فارسی badmash
B1 /bʌdˈmɑːʃ/بدماش، کسی که بدجنس یا خرابکار باشد، معمولا به شوخی یا آزار دیگران معروف است.
A mischievous person, often causing trouble or playing pranks.
- noun
noun
معنی(noun):
A rogue, ruffian or miscreant.
example
معنی(example):
بدماش همیشه در حال شوخی با دوستانش بود.
مثال:
The badmash was always playing tricks on his friends.
معنی(example):
بدماش بودن میتواند به دردسر منجر شود.
مثال:
Being a badmash can lead to trouble.
معنی فارسی کلمه badmash
:
بدماش، کسی که بدجنس یا خرابکار باشد، معمولا به شوخی یا آزار دیگران معروف است.