معنی فارسی bafflements

B1

بغلطکی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد یا گروهی دچار سردرگمی یا عدم درک می‌شود.

The state of being bewildered or confused.

example
معنی(example):

بغلطکی‌های معما آن را سخت‌حل کرد.

مثال:

The bafflements in the puzzle made it hard to solve.

معنی(example):

بغلطکی‌های مداوم او همه را سردرگم کرد.

مثال:

Her constant bafflements left everyone confused.

معنی فارسی کلمه bafflements

: معنی bafflements به فارسی

بغلطکی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد یا گروهی دچار سردرگمی یا عدم درک می‌شود.