معنی فارسی baggage

A2 /ˈbæɡɪdʒ/

بار و چمدان‌هایی که مسافران با خود حمل می‌کنند و شامل وسایل شخصی است.

Luggage or bags that a traveler carries, especially when traveling by air.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

(usually uncountable) Luggage; traveling equipment

مثال:

Please put your baggage in the trunk.

معنی(noun):

Factors, especially psychological ones, which interfere with a person's ability to function effectively.

مثال:

This person has got a lot of emotional baggage.

معنی(noun):

A woman.

معنی(noun):

An army's portable equipment; its baggage train.

example

معنی(example):

من چمدانم را بستم و به سمت فرودگاه رفتم.

مثال:

I packed my baggage and headed to the airport.

معنی(example):

چمدان‌ها معمولاً در باجه هواپیمایی تحویل داده می‌شوند.

مثال:

Baggage is often checked in at the airline counter.

معنی فارسی کلمه baggage

بار و چمدان‌هایی که مسافران با خود حمل می‌کنند و شامل وسایل شخصی است.