معنی فارسی baggit
B1ترکیب انجام کارها در یک زمان مشخص و محدود.
To group tasks together to complete them in a single effort or timeframe.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت کارهایش را در یک روز انجام دهد.
مثال:
He decided to baggit his chores into one day.
معنی(example):
انجام کارها در یک زمان میتواند به صرفهجویی در زمان کمک کند.
مثال:
To baggit your tasks can help to save time.
معنی فارسی کلمه baggit
:
ترکیب انجام کارها در یک زمان مشخص و محدود.