معنی فارسی bagnet

B2

باگنت، نوعی چاقوی جنگی که به لوله تفنگ متصل می‌شود تا در نبرد نزدیک استفاده شود.

A blade attached to the muzzle of a rifle, used for hand-to-hand fighting.

example
معنی(example):

سرباز یک باگنت برای نبرد نزدیک حمل می‌کرد.

مثال:

The soldier carried a bagnet for close combat.

معنی(example):

او سریعاً باگنت را به تفنگش متصل کرد.

مثال:

He fixed the bagnet to his rifle quickly.

معنی فارسی کلمه bagnet

: معنی bagnet به فارسی

باگنت، نوعی چاقوی جنگی که به لوله تفنگ متصل می‌شود تا در نبرد نزدیک استفاده شود.