معنی فارسی bagsying

B1

نگه داشتن یا ادعای یک مکان یا سهم به طریقی غیررسمی.

To informally reserve or claim something, typically a place or seat.

verb
معنی(verb):

To make a verbal claim to.

مثال:

I bagsy the top bunk of the bed.

example
معنی(example):

آنها صندلی‌های جلو را برای کنسرت نگه می‌دارند.

مثال:

They are bagsying the front seats for the concert.

معنی(example):

شنیدم که او آخرین بلیط نمایش را نگه داشته است.

مثال:

I heard she bagsied the last ticket to the show.

معنی فارسی کلمه bagsying

: معنی bagsying به فارسی

نگه داشتن یا ادعای یک مکان یا سهم به طریقی غیررسمی.