معنی فارسی bailes
B1شرایط یا قرادادهایی که در حقوق کیفری مورد استفاده قرار میگیرند.
Conditions related to bail agreements in legal contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمهها بخشی از توافق قانونی بودند.
مثال:
The bailes were part of the legal agreement.
معنی(example):
او بیمههای خود را برای تضمین یک معامله روان ارائه داد.
مثال:
He provided his bailes to ensure a smooth transaction.
معنی فارسی کلمه bailes
:
شرایط یا قرادادهایی که در حقوق کیفری مورد استفاده قرار میگیرند.