معنی فارسی bailsman
B2بایلسمن، فردی که در معاملات وثیقه به دیگران کمک میکند.
A person who assists in the bail process.
- NOUN
example
معنی(example):
بایلسمن آزادی او را از زندان تسهیل کرد.
مثال:
The bailsman facilitated her release from jail.
معنی(example):
او به عنوان بایلسمن برای مشتریان زیادی عمل کرد.
مثال:
He acted as a bailsman for many clients.
معنی فارسی کلمه bailsman
:
بایلسمن، فردی که در معاملات وثیقه به دیگران کمک میکند.