معنی فارسی bairntime
A1زمانی که بچهها آزاد هستند و میتوانند بازی کنند و فعالیتهای تفریحی انجام دهند.
A period when children have free time to play and engage in leisurely activities.
- NOUN
example
معنی(example):
وقت بچههاست و بچهها برای بازی کردن هیجانزده هستند.
مثال:
It's bairntime, and the kids are excited to play.
معنی(example):
زمان بچهها اغلب با خنده و شادی پر میشود.
مثال:
Bairntime is often filled with laughter and joy.
معنی فارسی کلمه bairntime
:
زمانی که بچهها آزاد هستند و میتوانند بازی کنند و فعالیتهای تفریحی انجام دهند.