معنی فارسی bakerless
B1بزرگنیازی به معنای عدم وجود نانوا در مکانی است.
Having no baker.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از اینکه او رفت، شهر بدون نانوایی شد.
مثال:
After he moved away, the town became bakerless.
معنی(example):
بسته شدن ناگهانی باعث شد که شهر نانوایی بدون نانوا بماند.
مثال:
The sudden closure left the bakery town bakerless.
معنی فارسی کلمه bakerless
:
بزرگنیازی به معنای عدم وجود نانوا در مکانی است.