معنی فارسی baking soda

A2

پودری سفید و شیمیایی که به عنوان ماده‌ای جاذب و پف‌کننده در پخت و پز استفاده می‌شود.

A white powder used in baking as a leavening agent that causes dough to rise.

noun
معنی(noun):

Sodium bicarbonate.

example
معنی(example):

ما برای این دستور به جوش شیرین نیاز داریم.

مثال:

We need baking soda for this recipe.

معنی(example):

جوش شیرین یک ماده متداول در کیک‌هاست.

مثال:

Baking soda is a common ingredient in cakes.

معنی فارسی کلمه baking soda

: معنی baking soda به فارسی

پودری سفید و شیمیایی که به عنوان ماده‌ای جاذب و پف‌کننده در پخت و پز استفاده می‌شود.