معنی فارسی balaic
B1بالایک، نام منطقهای که به خاطر سفالگریاش مشهور است.
A region known for its pottery.
- OTHER
example
معنی(example):
شیشهگری از بالایک به شدت مورد توجه است.
مثال:
The pottery from Balaic is highly sought after.
معنی(example):
سرامیکهای بالایک به خاطر طرحهای پیچیدهشان شناخته شدهاند.
مثال:
Balaic ceramics are known for their intricate designs.
معنی فارسی کلمه balaic
:
بالایک، نام منطقهای که به خاطر سفالگریاش مشهور است.