معنی فارسی balancewise
B2از لحاظ تعادل، به معنای نظر دادن یا ارزیابی موارد بر اساس تعادل و تناسب است.
In terms of balance; to consider or assess situations with regard to balance.
- ADVERB
example
معنی(example):
از لحاظ تعادل، این طرح به نظر مؤثر میرسد.
مثال:
Balancewise, this plan seems effective.
معنی(example):
او به وضعیت به طور متعادل نزدیک شد تا انصاف را تضمین کند.
مثال:
He approached the situation balancewise to ensure fairness.
معنی فارسی کلمه balancewise
:
از لحاظ تعادل، به معنای نظر دادن یا ارزیابی موارد بر اساس تعادل و تناسب است.