معنی فارسی balanite

B1

نوعی فسیل از ترپیدها که در لایه‌های زمین پیدا می‌شود.

A type of fossilized barnacle found in geological formations.

example
معنی(example):

بالانیت نوعی ترپید فسیل شده است که در رسوبات یافت می‌شود.

مثال:

Balanite is a type of fossilized barnacle found in sediments.

معنی(example):

پالئوتنولوژیست‌ها نمونه‌های جدیدی از بالانیت را در لایه‌های سنگی کشف کردند.

مثال:

Paleontologists discovered new balanite specimens in the rock layers.

معنی فارسی کلمه balanite

: معنی balanite به فارسی

نوعی فسیل از ترپیدها که در لایه‌های زمین پیدا می‌شود.