معنی فارسی balbutient
B2بالبوتینت، به شخصی اطلاق میشود که به سختی میتواند صحبت کند و کلمات را به وضوح بیان کند.
Balbutient describes a person who struggles to speak clearly and distinctly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کودک بالبوتینت برای بیان ایدههایش تلاش میکرد.
مثال:
The balbutient child struggled to express their ideas.
معنی(example):
بالبوتینت بودن در یک محیط کلاس درس میتواند دشوار باشد.
مثال:
Being balbutient can be tough in a classroom setting.
معنی فارسی کلمه balbutient
:
بالبوتینت، به شخصی اطلاق میشود که به سختی میتواند صحبت کند و کلمات را به وضوح بیان کند.