معنی فارسی baldheaded
B1طاس، به معنای بی‌مو یا بدون مو است، معمولاً به سر انسان اشاره دارد.
Lacking hair, especially on the scalp; completely or mostly bald.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a bald head.
معنی(adjective):
(of a square-rigged ship) not having the royals set.
معنی(adjective):
(of a fore-and-aft rigged ship) having the topmasts struck down.
example
معنی(example):
او بعد از تراشیدن سرش، به نظر می‌رسید طاس.
مثال:
He looked baldheaded after he shaved his head.
معنی(example):
مرد طاس کلاهی به سر داشت تا از آفتاب محافظت کند.
مثال:
The baldheaded man wore a hat to protect from the sun.
معنی فارسی کلمه baldheaded
:
طاس، به معنای بی‌مو یا بدون مو است، معمولاً به سر انسان اشاره دارد.
