معنی فارسی baldie

A2

اصطلاحی برای اشاره به شخصی که موهای سرش کچل است.

A term used to refer to a bald person.

noun
معنی(noun):

Somebody who is bald.

معنی(noun):

The bald eagle (Haliaeetus leucocephalus).

معنی(noun):

A fish, the baldchin groper.

example
معنی(example):

دوست من کچل است، اما او خوب به نظر می‌رسد.

مثال:

My friend is a baldie, but he looks great.

معنی(example):

او شوخی کرده و او را کچل نامید.

مثال:

She joked and called him a baldie.

معنی فارسی کلمه baldie

: معنی baldie به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به شخصی که موهای سرش کچل است.