معنی فارسی balds

B1

به معنای افرادی که مو ندارند، به ویژه سرهایی کچل.

Referring to individuals who are bald, particularly having no hair on the head.

example
معنی(example):

او در حین رویداد به کچل‌ها در جمعیت توجه کرد.

مثال:

He noticed the balds in the crowd during the event.

معنی(example):

کچل‌ها به خاطر سرهای درخشانشان به راحتی دیده می‌شدند.

مثال:

The balds were easily spotted due to their shiny heads.

معنی فارسی کلمه balds

: معنی balds به فارسی

به معنای افرادی که مو ندارند، به ویژه سرهایی کچل.