معنی فارسی balefully
B2نگاه یا احساس نگران کننده، تهدیدآمیز یا ملتهب.
In a way that expresses a threat or warns of something bad.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نگران کنندهای به او نگاه کرد، گویی ناامید شده است.
مثال:
He looked at her balefully, as if he were disappointed.
معنی(example):
طوفان به طور نگران کنندهای در افق در حال شکلگیری بود.
مثال:
The storm brewed balefully on the horizon.
معنی فارسی کلمه balefully
:
نگاه یا احساس نگران کننده، تهدیدآمیز یا ملتهب.