معنی فارسی ball floats
B1توپهای شناور، توپهایی که به سطح آب میآیند و به آسانی روی آن شناور میمانند.
Balls that remain on the surface of a liquid due to buoyancy.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان تماشا کردند که توپ روی آب شناور میشود.
مثال:
The children watched as the ball floats on the water.
معنی(example):
او متوجه شد که توپ چقدر خوب در استخر شناور میشود.
مثال:
He noticed how well the ball floats in the pool.
معنی فارسی کلمه ball floats
:
توپهای شناور، توپهایی که به سطح آب میآیند و به آسانی روی آن شناور میمانند.