معنی فارسی balladling

B1

فرایند یا عمل بالاد زنی، حرفه یا هنر اجرای بالادا.

The act or art of singing or composing ballads.

example
معنی(example):

او از بالاد زنی در رویدادهای محلی لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys balladling at local events.

معنی(example):

بالاد زنی یک سنت در این منطقه است.

مثال:

Balladling is a tradition in this region.

معنی فارسی کلمه balladling

: معنی balladling به فارسی

فرایند یا عمل بالاد زنی، حرفه یا هنر اجرای بالادا.