معنی فارسی ballgirl
B1دختر توپ، دختری که در مسابقات ورزشی توپ‌ها را جمع‌آوری و تحویل می‌دهد.
A girl who retrieves and returns balls during a sports event to keep the game flowing.
- noun
noun
معنی(noun):
A female responsible for getting the balls from off the area of play to the players.
example
معنی(example):
دختر توپ سریعاً توپ را بعد از خارج شدن از بازی برداشت.
مثال:
The ballgirl quickly retrieved the ball after it went out of play.
معنی(example):
در طول مسابقه تنیس، دختر توپ به حفظ جریان بازی کمک کرد.
مثال:
During the tennis match, the ballgirl helped keep the game moving.
معنی فارسی کلمه ballgirl
:
دختر توپ، دختری که در مسابقات ورزشی توپ‌ها را جمع‌آوری و تحویل می‌دهد.
