معنی فارسی ballotin

B1

جعبه‌ای با طراحی خاص که معمولاً برای بسته‌بندی شکلات‌ها استفاده می‌شود.

A small decorative box for chocolates, often used as a gift.

noun
معنی(noun):

A small, elegant box (usually containing chocolates).

معنی(noun):

An officer in charge of a ballot box.

example
معنی(example):

او یک جعبه زیبا برای شکلات‌ها انتخاب کرد.

مثال:

She chose a beautiful ballotin for the chocolates.

معنی(example):

جعبه شکلات به زیبایی با یک روبان طراحی شده بود.

مثال:

The ballotin was elegantly designed with a ribbon.

معنی فارسی کلمه ballotin

: معنی ballotin به فارسی

جعبه‌ای با طراحی خاص که معمولاً برای بسته‌بندی شکلات‌ها استفاده می‌شود.