معنی فارسی ballotines

B1

لغتی که به مجموعه‌ای از برگه‌های رای اشاره دارد که ممکن است در انتخابات مورد استفاده قرار گیرد.

A term referring to a collection of ballots used in voting.

noun
معنی(noun):

A boned piece of meat or fish that has been rolled around a stuffing, tied into a bundle, and roasted or braised

example
معنی(example):

این سیاستمدار هزاران برگه رای‌گیری از حامیان دریافت کرد.

مثال:

The politician received thousands of ballotines from supporters.

معنی(example):

برگه‌های رای‌گیری قبل از انتخابات به تمام رای‌دهندگان توزیع شد.

مثال:

Ballotines were distributed to all voters before the election.

معنی فارسی کلمه ballotines

: معنی ballotines به فارسی

لغتی که به مجموعه‌ای از برگه‌های رای اشاره دارد که ممکن است در انتخابات مورد استفاده قرار گیرد.