معنی فارسی ballpark-figure

تخمین تقریبی

example
معنی(example):

آیا می‌توانید یک تخمین اولیه از هزینه پروژه به من بدهید؟

مثال:

Can you give me a ballpark figure for the cost of the project?

معنی(example):

مدیر قبل از اتخاذ تصمیم به یک تخمین اولیه نیاز داشت.

مثال:

The manager wanted a ballpark figure before making a decision.

معنی(example):

آیا می‌توانی یک تخمین کلی برای هزینه پروژه به من بدهی؟

مثال:

Can you give me a ballpark figure for the project cost?

معنی(example):

من فقط به یک تخمین کلی نیاز دارم تا بتوانم برنامه‌ریزی کنم.

مثال:

I just need a ballpark figure to start planning.

معنی فارسی کلمه ballpark-figure

:

تخمین تقریبی