معنی فارسی ballplayer

B1

ورزشکاری که در بازی‌های توپ مانند بیس‌بال یا بسکتبال شرکت می‌کند.

An athlete who plays a sport involving a ball.

noun
معنی(noun):

A player of a ball game; especially a basketball, baseball, or football player.

example
معنی(example):

بازیکن توپ در طول بازی یک خانگی زد.

مثال:

The ballplayer hit a home run during the game.

معنی(example):

او یک بازیکن توپ مشهور است که به خاطر مهارت‌هایش شناخته شده است.

مثال:

She is a famous ballplayer known for her skills.

معنی فارسی کلمه ballplayer

: معنی ballplayer به فارسی

ورزشکاری که در بازی‌های توپ مانند بیس‌بال یا بسکتبال شرکت می‌کند.